آرای عرفانی بدیعالزمان سعید نورسی بر پایه کلیات رسائل النور
چکیده عرفای بزرگ در مقاطع سرنوشتساز حیات اجتماعی و فکری مسلمانان ایفای نقش کردهاند؛ شاید مهمترین دورهای که بتوان بدان اشاره کرد، دوره بعد از حمله مغول و فروپاشی خلافت عباسی است. این عرفا و متصوفه بودند ـ علیرغم همه انتقادات ـ که توانستند از نو نظم و نسقی به حیات اجتماعی و فکری بدهند. بدیعالزمان سعید نورسی (1876 م./1294- 1960 م/1379 ق) عارف، قرآنپژوه، دعوتگر و مصلح تقریبی، از بزرگترین و تأثیرگذارترین رجُل دینی، سیاسی و فرهنگی کرد تبار معاصر ترکیه بعد از فروپاشی خلافت عثمانی، یکبار دیگر درصدد ایفای این نقش مهم بوده است. پایاننامه حاضر، درصدد است با بازخوانی و تحلیل آرای عرفانی بدیعالزمان نورسی که در کلیات رسائلالنور ارائهشده است، گامی ولو کوچک در جهت شناساندن بهتر و بیشتر این عارف برجسته معاصر، به جامعه علمی ایران بردارد. بر اساس شواهد و قراین، نورسی ابتدا بر طریقت نقشبندیه سیر و سلوک میکرده است؛ اما سرانجام با الهام از قرآن، طریقت نوری را بر پایه چهار اصطلاح قرآنی:عجز، فقر، شفقت و تفکر ابداع کرد که در کلیات رسائلالنور تبیین نموده است، بررسی تطبیقی به ما نشان میدهد که بدیعالزمان نورسی ضمن پذیرش محاسن بیشمار تصوف و طریقتها، نیز به ذکر آسیبها و زیانهای طریقتها پرداخته، از مزایای آنها در طریقت خود بهره برده است؛ بهویژه تأثیرپذیری وی از طریقت نقشبندیه مشهودتر است. پژوهشگر شیوه کتابخانهای را برای پژوهش خود انتخاب کرده است. واژگان کلیدی: بدیعالزمان سعید نورسی، رسائلالنور، طریقت نوری، حقایق ایمانی، نجات ایمان، تصوف ترکیهBediuzzaman Said Nursi, Risale-I AL- Nur, the manner of nour, Salvation, Faith، Turkish sufism.. فهرست مطالب 1-2 معنایلغویواصطلاحیعرفان.. 12 2- سیر و تطور تصوف در ترکیه.. 13 2-7 طریقت نورسیه (نورجی):.. 17 شرححال بدیعالزمان سعید نورسی.. 20 1-1بخش اول: مرحله اول زندگی نورسی (سعید قدیم).. 21 1- 2بخش دوم: مرحله دوم زندگی نورسی (سعید جدید).. 27 1-3 بخش سوم:مرحله سوم زندگی نورسی (سعید سوم).. 31 1-4بخش چهارم: اساتید عرفانی.. 34 2-1بخشهای اصلیرسائلالنور.. 54 2-2 علل نامگذاری آثار به «رسائل النور».. 59 2-3 خبرازرسالهنوروطلبههایآندرقصیدهبدیعیهامامعلی (ع).. 61 3 جایگاه تصوف و طریقت در نظر نورسی.. 65 3-1دلایل و شواهد بر صاحب طریقت بودن نورسی.. 67 3-1-1 گرفتن مرجع علمی و سلوکی از بزرگان طریقتهای مشهور.. 67 3-1-2 استفاده از اذکار و اوراد طریقتها بهویژه طریقت نقشبندیه.. 68 3-1-3شرح روشهای طرق صوفیه به شاگردان.. 70 3-1-4 ذکر نیکیها، فضایل اولیا، اقطاب صوفیه و فواید طریقت.. 71 3-1-5 ترغیب و تشویق شاگردان بهدعا و مناجات.. 72 3-1-6 تأکید بر محبت و دوستی بهعنوان ویژگی مشترک اهل تصوف.. 75 3-1-7 زهد ورزی در دنیا و اطاعت از روح و قلب.. 76 3-1-8 تفکر و دیدن جمال و کمال (تجلی).. 76 3-2-3نقدابنعربیونظریهوحدتوجودوی.. 82 3-3 معرفی اصطلاحات عرفانی موجود در رسائل النور.. 84 3-5-1ادبیات عرفانی و صوفیانه در رسائل النور.. 105 3-5-2 بهرهگیری از ادبیات فارسی.. 105 3-6-1حقیقتطریقت و شریعت ازنظر نورسی:.. 107 3-6-2 نظر نورسی درباره غالیان و جهله صوفیه.. 109 3-6-3 نگاه آسیب شناسانه به تصوف و طریقتها.. 109 فصل پنجم: طریقت قرآنینوری.. 113 4-1عوامل تأثیرگذار بر شخصیت عرفانی و سلوکی نورسی.. 114 4-1-1 طریقت نقشبندیه و نقش آن در شخصیت و آرای عرفانی نورسی 114 4-1-2چگونگی سلوک عرفانی بدیعالزمان نورسی.. 117 4-2-4 معرفت عمیق نسبت به نفس انسانی:.. 122 4-2-5 شناخت دقیق شرایط جامعه:.. 123 4-4 عناصرتشکیلدهندهطریقتنوری.. 125 4-4-1 مرحله اول طریقت نوری؛ عجز (ناتوانی).. 126 4-4-2 مرحله دوم طریقت نوری؛ فقر (نیازمندی).. 129 4-4-3 مرحله سوم طریقت نوری؛ شفقت؛ (مهربانیورقتقلب).. 130 4-4-3-1 اساسشفقتدرطریقتنوری.. 131 4-4-3-2 ویژگیهایشفقتدرطریقتنوری.. 133 4-4-4 مرحله چهارم طریقت نوری (تفکر).. 135 4-4-4-1ویژگیهای تفکر در طریقت نوری.. 138 4-5 ویژگیها و مشخصههای آرای عرفانی نورسی.. 142 4-5-4 نورسی و تأکید بر ذکر (یا بَاقی أنتَ البَاقی).. 148 4-5-5 نورسی و اهلبیت (ع).. 149 4-5-6 نورسی و تجلیاسمایحسنی.. 152 4-5-7 نورسی و فنای فی الاخوان، مسلک اخوت و خلت.. 153 4-5-8نورسیومکاشفاتاولیایالله.. 154 4-6 نورسی و تفسیر و تأویل قرآنی و عرفانی.. 154 فهرست مطالب بیانمسئله اهمیتوضرورتمسئله اهدافتحقیق پرسشهایتحقیق پرسشاصلی پرسشهایفرعی پیشینهتحقیق فایدهتحقیق موانعتحقیق روشتحقیق فصل اول: کلیات و مفاهیم تصوفوعرفان معنایلغویواصطلاحیتصوف معنایلغویواصطلاحیعرفان سیر و تطور تصوف در ترکیه فصل دوم: شرححال بدیعالزمان سعید نورسی بخش اول: مرحله اول زندگی نورسی (سعید قدیم) بخش دوم: مرحله دوم زندگی نورسی (سعید جدید) بخش سوم:مرحله سوم زندگی نورسی (سعید سوم) بخش چهارم: اساتید عرفانی بخش پنجم: نظرات و باورهای نورسی گفتار اول: اعتقادات گفتار دوم: نورسی و سیاست فصل سوم: معرفی کلیات رسائل النور گفتاراول:بخشههای اصلیرسائلالنور گفتار دوم: علل نامگذاری آثار به «رسائل النور» گفتار سوم: خبرازرسالهنوروطلبههایآندرقصیدهجلجلوتیهامامعلی (ع) گفتار چهارم: مقایسه رسائل النور با دیگر آثار الف(( رسائل النور و آثار صوفیه ب) رسائل النور و تصوف حقیقی فصلچهارم: آرایعرفانینورسی بخش اول: جایگاه تصوف و طریقت در نظر نورسی الف) گرفتن مرجع علمی و سلوکی از بزرگان طریقتهای مشهور ب) بهرهمندی از اذکار و اوراد طریقتها بهویژه طریقت نقشبندیه ج) شرح برنامه، روش و طریقتهای صوفیه به شاگردان خود د) ذکر نیکیها، فضایل اولیا، اقطاب صوفیه و فواید طریقتها ه) توجه ویژه بهدعا و مناجات و ترغیب شاگردان به آن و) موافقتباتصوفاهلسنت ز) تأکید بر محبت و دوستی بهعنوان ویژگی مشترک اهل تصوف ح) زهد ورزی در دنیا و اطاعت از روح و قلب ط) تأکید بر تصوف بهمثابه تفکر و دیدن جمال و کمال بخش دوم:عرفاننظری گفتار اول: وحدت وجود گفتاردوم:وحدتشهود گفتارسوم: نقدابنعربیونظریهوحدتوجودوی گفتارچهارم:ضررهایوحدتوجود گفتار پنجم: برخی اصطلاحات عرفانی در کلیات رسائل النور بخشسوم:عرفانعملی گفتاراول:تعریفعرفانعملی گفتار دوم:سلوک عملی نورسی بخش چهارم:ادبیات عرفانی گفتار اول: ادبیات عرفانی و صوفیانه در رسائل النور گفتار دوم: ویژگیهای ادبیات عرفانی رسائل النور بخشچهارم:طریقتعرفانی نورسی گفتاراول:حقیقتطریقت و شریعت ازنظر نورسی گفتار دوم: نظر نورسی درباره غالیان وجهله صوفیه گفتار سوم: نگاه آسیب شناسانه نورسی به تصوف و طریقتها فصلپنجم: طریقت قرآنینوری بخش اول: عوامل تأثیرگذار بر شخصیت عرفانی و سلوکی نورسی گفتار اول: نقش طریقت نقشبندیه در شخصیت، آرای و سلوک عرفانی نورسی گفتار دوم: چگونگی سلوک عرفانی بدیعالزمان نورسی بخشدوم:مبانی و اصول الف) طریقتقرآنکریم ب) پیرویازسنت رسول (ص( ج) ایمان و اسلام د) معرفت عمیق نسبت به نفس انسانی ه) شناخت دقیق شرایط جامعه ویژگیهای طریقتنوری الف) نگاه ویژه بهنظام هستی و موجودات ب) طریقت نوری بهمثابه طریقت فطرت ج) طریقت نوری بهمثابه یک طریقت عمومی، واقعی، سهل و آسان د) طریقتسعادتدنیویواخروی ه) طریقتی مرکب ازعقلوقلب و) توجه به مسائل و مضمونهای اجتماعی بخشپنجم: عناصرتشکیلدهندهطریقتنوری گفتار اول: گام اول طریقت نوری؛ عجز (ناتوانی) الف) جایگاهعجزدرطریقتنوریگردی مشکی ب) نشانههایاعلانعجز: ج) ویژگیهایاظهارعجزنزدخدا د) راه بندگی نشان دادن عجز نزد خدا: ه) عجز و ناتوانی اساس دعا و) عجز، عاملمهمرهاییانسان ازخودخواهی ز) عجزعنصراساسیدرماهیتانسان ح) عجزبهمثابه قدرتایمان گفتار دوم: گام دوم طریقت نوری؛ فقر (نیازمندی) گفتار سوم: گام سوم طریقت نوری؛ شفقت؛ (مهربانیورقتقلب) جایگاه شفقت در طریقت نوری الف) اساسشفقتدرطریقتنوری منابع شفقت در قرآن منابع شفقت درسنتپیامبر ب) ویژگیهایشفقتدرطریقتنوری اساسشفقتمیانانسانها منفعت و سود بسیار شفقت نفوذوقدرتتأثیر شفقت سهولت، آسانی وراحتی شفقت جاری بودن اساس شفقت در بین انسانها گفتار چهارم: گام چهارم طریقت نوری (تفکر) اساستفکر در طریقت نوری ماهیتتفکر در طریقت نوری ب) ویژگیهای تفکر در طریقت نوری قرآن بهعنوان منشأ تفکر در طریقت نوری سادگی و آسانی تفکر جامع بودن میان عقلوقلب عدم ایجاد ملالوخستگیاز تکرار از بین بردن غفلت بهوسیله تفکر دارو بودن تفکر تفکر بهعنوان تفکر هستی نتیجه گفتار پنجم: مشخصهها و تمایزات کلی طریقت نوری با سایر طریقتها بخش ششم: ویژگیها و مشخصههای آرای عرفانی نورسی گفتار اول: نورسی و دعا گفتار دوم: نورسی و اخلاص گفتار سوم: نورسی و تأکید بر ذکر (یاباقی انت الباقی الباقی) گفتار چهارم: نورسی و اهلبیت گفتار پنجم: نورسی و تجلیاسمایحسنی گفتار ششم: نورسی و فنای فی الاخوان گفتار هفتم: نورسیومکاشفاتاولیایالله بخش هشتم: نورسی و تفسیر و تأویل قرآنی و عرفانی گفتار اول: دلیل برتری قرآن گفتار دوم: تفسیر شهودی تفسیروتأویلآیه: «هو الاولالاخروالظاهروالباطن» نتیجهگیری تصاویر منابع
1- بیان مسئلهاگرچهتاکنونبهصورتپراکندهدر بابمعرفی شخصیت، آثار و افکاربدیعالزماننورسی آثاریتألیفشدهودربرخیمواردبهآرایعرفانیوسلوکیایشاننیز توجه شدهاست، اماآنچهباعثایجادانگیزهوشوقعلمیبرایپرداختنبه این موضوع شده است: آرایعرفانی جایگاهوجایگاهمهماین آراء، ظهورچندطریقت بر پایه آراء عرفانی ایشان بهویژهطریقت نورسیه(نورجیه) درترکیهو پیروان فراوان وی در ترکیهدرترکیه، کشورهای همسایه ترکیه و سایر نقاط جهان است.بهرغمتحقیقاتعلمیوکنگرههایمتعددبینالمللیدربارهبدیعالزماننورسیو آرای وی، یکتحقیقنظاممند، منسجمومبسوط که مشتمل بر غالب آرایعرفانیایشانباشد، کمترصورتگرفتهاست. حسناینتحقیق، در ابتدا، شناساییآرایعرفانینورسیبهزبانفارسیاست که تاکنون در این خصوص، کاری صورت نگرفته است؛ دیگری گردآوری اطلاعات عرفانی ایشان بهصورتموضوعیودستهبندیشده است. از آن میان، اطلاعاتیمانند انتقاداتنورسیبهبرخیمباحث عرفانی، اشخاصوطریقتها؛ارادتبهبرخیعارفان؛تأسیس طریقت نوری برپایهقرآن؛انتقاد بهوحدتوجود، گرایش به وحدت شهود؛و تعاریف، اصطلاحات تصوف و عرفان و... ارائه میشود تا برای پژوهشگرانوعلاقهمندانبهویژه محققان رشته تصوفوعرفاناسلامیسودمندباشد. دراینتحقیقغالباً از منابعمکتوبعربی وبعضاًانگلیسیاستفادهشدهاستفاده شده است و از نوآوری آن، تجزیهوتحلیلتجزیه وتحلیل ابعادوزوایایآرایعرفانینورسی بهصورتروشمندوباتکیهبرمنابعدستاول، است. 2- اهمیت و ضرورت مسئلهآراء عرفانیبدیعالزماننورسینقشبسیارآشکاریدرشخصیتوحیاتاجتماعی، سیاسی و فرهنگی ویبهعنوان:احیاگرتفکراسلامی، اصلاحطلب، نظریهپردازسیاسی، قرآنشناسومفسرقرآندردنیایاسلام، بهویژهدرترکیهداشتهاست. فعالیتهای کمنظیرکم نظیر نورسی در مبارزهبااستعمار، سکولاریسم، بیدینی، اصلاحدینیواخلاقیهیئتحاکمه، نقششایستهایشایسته ایدرزنده کردنفکردینی،گسترش اسلامگرایی، نجاتمردمازاستبداد و استعمار داشتهاست. بررسی نقش برجسته نورسی در دفاع از قرآن و اسلام، دربرابرتوطئهغربیها، - که قصد نابودی قرآن و از بین بردن ارتباط مستحکم بین قرآن و مسلمانان را داشتند، باعث تألیفرسائلالنوردرطولسیوچهارسالشد. نگاهبسیارمثبتنورسی بهاهلبیت پیامبر (ص) واستفادهازبرخیتعالیمآنهاآنهاازجمله دعاهای امام زینالعابدین نظیر دعای جوشن کبیر نقش و جایگاهوالای اهلبیت (ع) را درآرایعرفانی او نشان میدهدمی دهد. همچنین نقشوتأثیرفراوانویدروحدتواخوتبینمذاهب اسلامی بهخصوص تلاش برای ایجاد گفتمان و همسخنی بین دو مذهب شیعه و سنی، بیانکنندهبیان کننده باورعرفانیوقرآنیایشاندر تقریبمذاهباسلامیبایکدیگر است. 3- اهداف تحقیقمهمترینهدفاینتحقیق، بررسی آراء عرفانیبدیعالزماننورسی بهویژه معرفی روش وی در تأسیس طریقتی جدید با استفاده از واژههایواژه های قرآنی است؛ افزون بر این اهدافدیگر این تحقیق؛ آشناییبانوآوریهایعرفانینورسیدرگسترشواحیایفرهنگ ومعنویتاسلامی؛استفادهازتوانمندیقرآن، اخلاقوعرفانبرایمقابلهباهجومفرهنگاستعماریغرب بهوسیلهبه وسیله نجات قرآن و تعالیم آن از مهجورتمهجوریت؛و مقابله با رشدوگسترشسکولاریسم، بیدینیوغربزدگیدربینحاکمیتوامتاسلامیبهخصوصدرترکیه هستمی باشد. اینتحقیقاگرثابت کندکهنورسیبانوآوریهایعرفانیوتغییراتاساسیخوددراینباب، توانستهاستیکشخصیتچندوجهی عرفانی، سیاسی، علمی، تقریبی، باتأثیرگذاریتاثیرگذاریبسیارازخودبهجاگذارد، ازجنبهبنیادینوکاربردی، نشاندهنده تأثیر و نقشعمیقعرفاناسلامیدرحیاتدینی، سیاسی، اجتماعیوفرهنگیمسلمانان؛بیداریاسلامی، مبارزهبااستبدادواستعماردرایندورهخواهدبود. 4- پرسشهای تحقیق4-1 پرسشهای اصلیآرایعرفانیبدیعالزماننورسیبرپایهکلیاترسائلالنورکداماست؟ 4-2 پرسشهای فرعی1- شرححال بدیعالزمان نورسی در کلیات رسائل النور چیست؟ 2- کلیات رسائل النور شامل چه بخشهایی است؟ 3- مباحثعرفان نظری، عرفان عملی و ادبیات عرفانی در کلیاترسائلالنور چیست؟ 4- دیدگاههای نورسی درباره طریقتهای عرفانی در کلیات رسائل النورچیست؟ 5- طریقت قرآنی نوری در کلیات رسائل النورچیست؟ 5- پیشینه تحقیقالف) داخلی: برایدستیابی به تحقیقاتصورتگرفتهدربارهنورسی، افکارواندیشههایویدرایران، جستجوییدر سطح وب و بهخصوصسایتهایسایتهای:خانهکتاب، کتابخانهملیو www. Lib.ir انجامپذیرفت که درنهایتدر نهایت آثار ذیل به فارسی ترجمهشدهترجمه شده بود. سعید، حبیبمحمد، بدیعالزمانسعیدنورسی:دعوتگرمسلمانکردوپرچمدارمبارزهباسکولاریسم؛نورسی، سعید، اشاراتالاعجازفیمظانالایجاز، ترجمهمحمدبانهای؛ واحده، شکران، زندگینامهیکروشنفکربدیعالزمانسعیدنورسی،ترجمه فرزادسیفیکاران؛نورسی، سعید، کلمات، مترجممحمدطاهرحسینی؛نورسی، سعید، راهنماینسلجوان،ترجمهقدیرگلکاریان؛نورسی، سعید، رسالهالیکلمریضومبتلی، مترجمکیومرثیوسفی. همچنین باجستجودرسایتایرانداکهیچپایاننامهایپایاننامهایدربارهایشانبهدستنیامد، امابارجوعبهسایتهایسایتهایداخلینظیرنورمگز، مگیرانواستفادهازواژههایمناسب، مقالاتیبهدستآمدکه دربرخیازآنهامطالب اندکیدربارهآرایعرفانینورسیوجود داشت، ازجمله: امیردهی، ع، شیخسعیدنورسی، اصلاحگریعارفوقرآنپژوهیقابل. ب) خارجی: براییافتنکتبومقالاتعربیبه سایتهایسایت های:کتابلینک، مکتبهمکتبة ااالمصطفی، مکتبهمکتبةاسکندریه اسکندریة وسایتهایسایت های مربوط به بدیعالزمان نورسی رجوعشدوازبینآثاربیشماردراینباره، آنچهبهموضوعموردبحثارتباطداشت، شاملمواردذیلبود: غزاوی، سعید، هلکانبدیعالزمانالنورسی صوفیا؛حنطور، احمدمحمدعلی، نظراتفیالادبالصوفیعندالنورسی؛یونس، عبدالمنعم، النورسیورویتهرویتةللتصوفالمعاصر؛انصاری، فرید،بدیعالزمانمنبرزخالتصوفالیالمعراجالقرآن؛رمضان، محمدتوفیق،تصوفواثرهفیشخصیةسعیدالنورسیوکتاباته؛عبدالحمید، محسن،تربیةالسلوکیهعندالنورسی؛فهدی، عبدالفتاح، بعدالصوفیعندالبدیعالزمانالنورسیمنخلالکتاباللمعات؛ونورسی، سعید، انوارالحقیقه:مباحثفیالتصوفوالسلوک، ترجمهاحسانالصالحی، ازجملهآثاریبود که بهزبانعربینوشتهشدهودرآنهابهمباحثعرفانیوسلوکیبدیعالزمانواثرآندرحیاتویاشارهکردهاند.علاوه بر اینها براییافتنکتبومقالاتانگلیسیدرسطحوبباکلیدواژهBediuzzaman said nursiو Rilase-I nur وچندکلیدواژهدیگرجستجوصورتگرفتوچنداثربهدستآمدکهشاید مناسبترین آنهاکتابIslam in modern turkey اثر Mary f.Weldباشد که در آن بهتمامی زوایای زندگی نورسی توجه شده است. بهطورکلی میتوان گفت، اینتحقیقدرمقایسهبامواردذکرشدهفوق، دارایچندویژگیاست:اولاینکه، اینکارتکرارهیچیکازکارهایمعرفیشدهنیست؛دوماینکه، اغلبآثاربهمعرفیزندگانی، آرایواندیشههاینورسی در تمام زمینهها یاشرحوتفسیررسائلالنور، بدونتبیینارتباطمنسجمبابعدعرفانیایشانپرداختهاند؛سوماینکه، مقالاتیکهبهارائهآرایعرفانیوی توجه کردهاند، برپایهیکبخشازمجموعهآثارویویاتنهابهجنبهمعدودیازآرایعرفانیویاشارهکردهانداشارهکردهاند. فایدهتحقیقآگاهینسبتبهویژگیهایعرفانینورسیازجمله: نوآوریهاینوآوری هایعرفانیویباتوجهبهشرایطونیازهایزمان؛انتقادازتصوفسنتیوتلاشبرایایجادنقشعمیقتریعمیق تریبرایعرفانوتصوفاسلامیوطرح نوعیازعرفان قرآنی، ازفوایدعملیاینپژوهشبهشمارمیآید. - موانع تحقیقازجمله موانع تحقیق دراینباره، عدم وجود یک کار پژوهشی یا اثر تحقیقی به زبان فارسی است، درنتیجه کار را برای یک دانشجوی فارسیزبان کمی دشوار میکندمی کند. ازجمله سختیهای کار اینکه، ابتدا باید مطالب را از رسائل النورجستجو، سپس آنها را به فارسی ترجمه کرد و دستآخر هم آنها را به شکل و ساختار یک تحقیق نهایی درآورد. بههرحال امید است که این تحقیق بتواند راهگشای تحقیقات عمیقتر و شایستهتری در این خصوص باشد. 8- روش تحقیقپژوهش حاضر با روش توصیفی به دنبال پاسخگویی به چگونگی آرای عرفانی بدیعالزمانبدیع الزمان نورسی است و بدون شک در کشور ما و به زبان فارسی یگانه است. گرچه نیاز به تحقیقی توصیفی که به جمعآوری و دستهبندی تمام ابعاد مختلف آرای عرفانی نورسی بپردازد، آشکار است. نوع تحقیق کتابخانهای و مطالب با مراجعه به کتابخانهها و سایتهای اینترنتی تنظیمشده است. برای چنین پژوهشی نیاز به مطالعه میدانی ناگزیر بود که از وجود چند دانشجوی ترک که از پیروان طریقت نورجیه بوده و در ایران مشغول تحصیل بودند، مشورت و نکات مبهم مباحث رفع شد. فصل اول: کلیات و مفاهیم
1-تصوفوعرفاندر این تحقیق از بین شخصیت چندوجهی بدیعالزمان سعید نورسی تنها به مباحث و آرای عرفانی ایشان پرداخته میشود. در ابتدا مقدمهای در معرفی تصوف و عرفان، معنای لغوی و اصطلاحی عرفان و تصوف؛ و سیر تصوف و طریقتها در کشور ترکیه ضروری است. عرفانوتصوفدوواژهکلیدیدر فرهنگاسلامی و بیانگر بعدمعنویدرجهاناسلاماست. درقرونمیانهکلمه «عارف» و «صوفی» مترادف همدیگر بود و بهجای هم به کارمیرفتوبههمینجهتسهنمطآخرکتاباشاراتابنسینابهنامتصوفشناختهشدهاست.[1]اماگذشتزمانباعثشدکهعرفانوتصوفدرایراناسلامیودرنزدشیعهازیکدیگرفاصلهبگیرندوهمانگونههمان گونهکهازنظرلغتبینایندوکلمهتفاوت بود، ازنظراصطلاحنیزبهصورتمتفاوت به کاررفت.بهاینمعنیکهتصوفراه و روش زاهدانه که بر بنای شرعی، تزکیه نفس، اعراض از دنیا برایدنیابرای رسیدن بهحقبه حق تعالی و حرکت در مسیر کمال مبتنی است؛ . اما عرفان روش فکری و فلسفی متعالی و عمیقی است که میخواهدمی خواهد به شناخت خداوند تعالی، شناخت حقایق امور و اسرار علوم از راهی جز راه فیلسوفان و حکیمان برسد. راه آن اشراق، کشف و شهود است.[2] شهیدمطهریتفاوتمیانایندوواژهرااینگونهبیانمیکندکه«عرفان»، بیانگربعدفرهنگیاینگروهخاصاست و «تصوف» بعداجتماعیآنهارابیانمیکند[3]؛اهلعرفانهرگاهباعنوانعلمییادشوند، باعنوان «عرفا» وهرگاهباعنواناجتماعیشانیادشوند، غالباًباعنوان «متصوفه» یادمیشوند. 1-1معنایلغویواصطلاحیتصوفتصوفمصدرثلاثیمزیدازبابتفعل، درلغتبهمعنایصوفیشدناست.بابتفعلدرعربیمبین داراشدنچیزی یاصفتیاست.بههمینقیاسازکلمهصوفی «تصوف» ساختهشد.[4]جمعصوفی «صوفیه» استکهبهصورتنامیبرایپیروانتصوفبهکارمیرود[5]. در رابطه با صوفی و ریشه آن اختلاف در باب ریشه و معنای صوفی، باعث شده تا بیش از چندین وجه را برای ریشه صوفی ذکر کنند که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.[6] گروهی آن را اشتقاق از عربی نمیدانند و گروهدیگرتأکیدبر مشتق عربی بودن آن دارند. جدای از اینها، هجویری همانند برخی، هیچنوعاشتقاقی برای آن نمیپذیرد و آن را از صفا میداند که صوفیان با تزکیه به آن رسیدهاند.[7] گروهی که قائل به ریشه عربی برای آن هستند میگویند: صوفیمشتقازصف (ضدکدورتنفسانی)[8]؛صوفانه (نوعیگیاهصحرایی)[9]؛ مشتقازصفبهاینمعناکه اهل تصوف با داشتن همت والا با تمام قلب خود به خدا و با همه وجود خود در محضر خدا درصفاولهستند[10]؛ صفه (سکوی مسجدالنبی)[11]، مشتق از صوف به معنای پشم گوسفند[12] یا موهاییکهدرقسمتانتهای پشت سرمی روید، دانستهاند.[13] بیرونی در تحقیق ماللهند، صوفی را برگرفته از واژه یونانی «سوفی، سوفیا» میداندمی داند که به معنی حکمت است.[14] بههرحالبه هر حال تصوف به معنای صوف پوشیدن آمده است.[15] در زبان عربی، برخلافبر خلاف زبان فارسی صوفی به معنای پشم فروش به کار میرودمی رود، نه کسی که لباس پشمی پوشیده باشد؛ . بنابراین شاید واژه صوفی درباره زاهدان پشمینهپوشپشمینه پوش، از ساختههایساخته های ایرانیهایایرانی های ساکن بصره و کوفهوکوفه باشد و ازآنجااز آنجا به سرزمین عربی سرایت کرده و درباره آن، وجوه اشتقاق گوناگون خارج از قواعد عربی نوشتهاندنوشته اند.[16] بیش از هزار تعریف دربارهماهیتتصوف ازبزرگان صوفیه نقلشدهاستکهدرظاهرمتفاوتهستند. عبارت سهروردی دراینبارهدر این باره چنین است: «اقوال المشایخ فی ماهی التصوف تزید علی ألف قول»:[17] اقوال مشایخ صوفیه در تعریف تصوف بیش از هزار قول است؛ امامفهومیکهازآنهابرداشتمیشود، یکیاست. ابوالقاسم قشیری درباره تصوف مینویسدمی نویسد: «« و این اسمی نیست که اندر زبان تازی او را باز توان یافت یا آن را اشتقاقی است و ظاهرترینظاهر ترین آنست که لقبی چون لقیهایلقی های دیگر» »[18]، «جنیدبغدادی، صوفی شدنرادرپیوندباحقتعالیوقطعوابستگیبهغیراومیجست.[19] ابوالحسیننوری، تصوفراترککلیهلذایذنفسانیمیدانست؛ وشبلیتصوفرااشتغالبهذکرخدا، بیاندیشیدنبهغیراومعرفیمیکند.[20]؛ ابوسعیدابو سعید ابوالخیر میگفت: تصوف دو چیز است؛ یکسو نگریستن و یکسان زیستن. همچنین ابوالحسینابوالحسین نوری میگویدمی گوید: تصوف دست داشتن و ترک همه حظوظ نفسانی بود، و گفت صوفیان آنانند که جانهایجانهای ایشان از کدورت بشریت آزاد گشته است و از آفت نفس صافی شده و از هوا خلاص یافته تا در صف اول و درجه اعلی با حق بیارمیدهاندبیارمیده اند و از غیر وی اندر رمیده... .»[21] نیز، صوفی آن است که «آنچ کند پسند حق کند تا هرچه حق کند او بپسندد.»[22] شبلی میگویدمی گوید: صوفی کسی است که در هر دوجهاندو جهان جز خدا را نمیبیندنمی بیند.[23] با توجه به تعاریف فوق میتوانمی توان گفت: تصوف راهی برای زهد و قناعت و ترک دنیا شمرده میشودمی شود و از گذشته تاکنونتا کنون راه و روشی برای زهد و عابدان دینمداردین مدار شمرده میشودمی شود. 1-2 معنایلغویواصطلاحیعرفانعرفانازریشهعرفبهمعنیشناختیهمراه باتفکروتدبراستکهدرآثارشیئیحاصلمیشود. راغباصفهانیدرمفرداتمیآوردمی آورد: المعرفةوالعرفانادراکالشیئبتفکروتدبرلاثرهوهواخصّمنالعلمویضادّهالانکار…»: معرفت و عرفان شناختی است که با همراهی تفکر و اندیشه در نشانههای اشیای به دست میآید.شناخت اخص از دانش و متضاد با انکار است.[24] عرفان در اصطلاح، راه و روشی است که طالبان حق برای رسیدن به مطلوب و شناسایی حق انتخاب میکنند. شناسایی حق به دو طریق میسر است: یکی به استدلال از اثر به مؤثر، از فعل به صفت و از صفت به ذات که مخصوص انبیا، اولیا و عرفا است. درواقع روش و طریقهای ویژه و نوعی شناخت و معرفت است که از راه دل، کشف و شهود بهصورت مستقیم و بدون واسطه به دست میآید. 2- سیر و تطور تصوف در ترکیهاولین گروههای صوفی که در آسیای صغیر (ترکیه) فعالیت خود را پس از سال 463 ق آغاز کردند به آنها صوفیان مجاهد میگفتند. اینهااینها برای ترویج اسلام از آسیای مرکزی و خراسان به آسیای صغیر میآمدند. هجوم مغولان باعث شد تا برخی از مشایخ کبرویه ازجمله: پدر مولانا بهاءالدینبهاء الدین ولد، نجم الدین رازی و مجدالدین بغدادی بهجانب غرب (آناتولی) بیایند.[25] این جریانات و اندیشههای صوفیانه در دوران سلجوقی و در عهد عثمانی ازجمله خواجه احمد یسوی (معروف بهپیربه پیر ترکستان) و طریقتهای رفاعیه، خلووتیه در قرن هفتم از ابن عربی تأثیر پذیرفتند.[26] با تضعیف دولت عثمانی در قرن سیزدهم، دول بیگانه، برای تجزیه این امپراتوری وارد جنگ شدند. طریقتها هم برای دفاع، در جنگهایی که به جنگهای آزادیبخش مشهور شده، شرکت کردند. دولت عثمانی بهسرعت سرزمینهای وسیع خود را از دست داد و سقوط کرد و بهجای آن، مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) دولت جمهوری ترکیه را در 1923 م. با بهرهگیری فراوان از یاری و نفوذ مشایخ طریقتها، تأسیس کرد. درباره تأثیرگذاری و نفوذ طریقتها، برخی بر این باورند که آنها، مهمترین و مفصلترین شکل بروز اسلام در ترکیه هستند. در نخستین مجلس مؤسسان جمهوری تازه تأسیس ترکیه، مشایخ بسیاری بهعنوان عضو، فعال بودند. پس از افتتاح مجلس، با خواندن برخی دعاها، اعضای آن به زیارت آرامگاه حاجی بیرام ولی پیر طریقت «بیرامیه» در آنکارا رفتند. مصطفی کمال که گفته بود دولت جدید حامی سیاست تجدید طلبی خواهد بود، به مرور انقلابهای بنیادین فرهنگی را آغاز کرد. درنتیجه برخی افراد دیندار به علت اینکه اقدامات آتاتورک، جامعه را به بیدینی میکشاند، با اقداماتش مخالفت کردند.[27]
[1]. ابنسیناابن سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات مع شرح الخواجه نصیرالدیننصیر الدین تاطوسی الطوسی و المحاکمات لقطب الدین الرازی، با تحقیق کریم فیضی، مطبوعات دینی، قم، 1383، ج 3ج3، صص 369 – 453. [2]. سجادی، ضیاءالدین، مقدمات تاسیسیه فی التصوف و العرفان و الحقیقه المحمدیه، احمد الاشتیانی؛ کریم الامیری فیروزکوهی دارالهادی، بیروت،1423 قق.، ص 12ص12. [3]. مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی، قم، 1371 ش، ج 2، صص 75-76. [4]. نفیسی، سعید، سرچشمهٔ تصوف در ایران، [ببی جا] ، 1343 ش، ص 74. [5]. شرتونی، سعید، اقربالموارد فی فصحالعربیه و الشوارد،مکتبة البنان، بیروت، 1413 قق.، ج 1ج1، صص 670. [6]. ر.ک.: کاشانی، عزالدین محمود بن علی، مصباح الهدایة، با تصحیح و مقدمه و تعلیقات: استاد علامه جلالالدینجلال الدین همایی، نشر هما، تهران، 1381، ص 63-82. [7]. هجویری، ابوالحسن علی بن عثمان، کشفالمحجوبکشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکیزوکوفسکی، با مقدمه قاسم انصاری، طهوری، تهران، 1376، ص 35. [8].قشیری، عبدالکریم، رساله قشیریه، تحقیق و اعداد معروف زریو و علی عبدالحمید بلطه جی، دارالجیل، بیروت، بی نا،ص67-69. [9].ابن الجوزی، ابوالفرج، تلبیس ابلیس، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، 1404 قق.، ص 135. [10]. غزالی، ابوحامد محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ج 5ج5، دارالهادی، بیروت، 1412 قق، صص 107. [11]. کاشانی، عزالدین محمود بن علی، مصباح الهدایة، ص 67. [12]. کلاباذی، ابوبکر، التصوف علی مذهب التصوف، ترجمه محمدجوادمحمد جواد شریعت، اساطیر، تهران، 1371، ص 25. [13]. کاشانی،، مصباح الهدایة، ص 63-82؛ ر.ک: رجایی، احمدعلیاحمد علی، خلاصه شرح تعرف، تصحیح احمدعلیاحمد علی رجایی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران، 1349، صص 38-46. [14]. کاشانی، پیشینهمان، ص 65. [15]. قشیری، عبدالکریم، رساله قشیریه، ص 279. [16]. کاشانی، پیشین، ص 82؛ کاشانی، عزالدین محمود بن علی، مصباح الهدایة، با تصحیح و مقدمه و تعلیقات: استاد علامه جلالالدینجلال الدین همایی، نشر هما، تهران، 1381 شش ، صصصص 82،63. [17]. سهروردی، عمر بنعمربن محمد، عوارف المعارف، بیروت، دارالکتاب العربی، 1403 ق، ص 57. [18]. قشیری، عبدالکریم، رساله قشیریه، ص 279. [19]. سراج، ابونصر، اللمع فی التصوف، ترجمه مهدی محبتی، تهران، 1382 ش، ص 82. [20]. عبادی، اردشیر، مناقب الصوفیه، تصحیح نجیب مایل هروی، تهران، 1362 ش، ص 30. [21]. محمد بن منور، اسرارالتوحیداسرار التوحید، تصحیح ذبیحاللهذبیح الله صفا، امیرکبیرامیر کبیر، تهران، 1361، ص 298. [22]. عبادی، مناقب الصوفیه، ص 290. [23]. هجویری، کشفالمحجوبکشف المحجوب، ص 44ص44. [24]. راغب الاصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، تهران، 1379 ش، ص 560 [25]. ارول قلیچ، محمود، «تصوف در آسیای صغیر و بالکان»، دانشنامه جهان اسلام، 1375 بنیاد دایرةالمعارفدایرة المعارف اسلامی، تهران، 1382، ج 7 ص 419. [26]. ارول قلیچ، دانشنامه جهان اسلام، ج 7، ص 420. [27]. ازدالگا، الیزابت، نقشبندیه در آسیای غربی و مرکزی، تغییر و تداوم، ترجمه فهیمه ابراهیمی، تهران، 1389، ص 428.
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |
برچسب های مهم